دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

دل دیوانه

 نیستی تا ببینی...

 

زخم های دلم برای خنده های بانمکت دلتنگ شده اند.

رسیدن

به تو رسیدم...


رسیدم و از چشمانت افتادم


کاش همیشه کال می ماندم.

دریا

از آبشار گیسوانت گذشتم و دل را به دریای چشمانت زدم و در تو غرق شدم.

جدال


می کشم...


   ...تصویرت را در ذهنم...


    هوایت رادر سینه ام...

  

    و  درد دوریت را...


    وسیگار را،تا هر سه را فراموش کنم ولی کارساز نیست.

عید

بس که بد می گذرد زندگی اهل جهان                 مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند!



شاعر:ناشناس

بهار

بهار از راه رسید...


و بی تو زندگی من در پاییز توقف کرده است...