دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

اوووووووه 

سلام 

بالاخره بعد چند وقت تونستم یه فرصت گیر بیارمو یه سری به وبلاگم بزنم 

بیخیال... 

چند روز پیش داشتیم زنبورامونو حمل ونقل می کردیم٬ دوتا نیسان گرفته بودیم منو پسرداییم سوار یکیش شدیم و بابامو دوستش سوار اون یکی.جایی که زنبورارو باید میبردیم حدود یک ونیم ساعت راهش بود. راننده ی نیسانی که منو پسرداییم سوارش بودیم آدم جالبی بود از وقتی که راه افتادیم یه بند شروع کرد حرف زدن تا وقتی که برگشتیم خونه. قضیه اش یه خورده واسم جالب اومد راستش داستانش شبیه خارجیا بود از اونایی که ازدواج کردن و زن و بچه دارن کنارش یه معشوقه هم دارن. 

این آقای راننده ی ما عاشق یه دختری میشه و می خواد باهاش ازدواج کنه٬ از اون طرف باباهه یه دختری رو میبینه و ازش خوشش میاد به پسره میگه بالا بری پایین بیای باید با کسی که من میگم ازدواج کنی٬ پسره هم (آقای راننده ی ما) چون پسر باشرم و حیایی بوده نمی تونه از حرف باباش در بیادو با کسی که دوسش نداشته ازدواج می کنه ولی از اون طرف رابطشو با معشوقش ادامه میده تا اینکه دختره هم ازدواج میکنه ولی باز رابطه ی این دوتا قطع نمیشه تا الان. 

البته الانم ادامه داره حتی پیش ما چند بار بهش زنگ زد و باهم حرف زدن. می گفت هرازگاهی میریم بیرون و کلی عشق و حال میکنیم البته قسم میخورد که رابطه ی ... باهم نداشتن ولی لب و لوچه رو بده بستون داشتن . 

خلاصه انقد پشیمون بود که نتونسته با کسی که دوسش داره ازدواج کنه که نگو ٬ مدامم به ما میگفت فقط کسی که دوسش دارین٬ یکی نبود بگه کسی که دوسش داریم پررر 

انقد با سوز حرف میزد که کم مونده بود اشکم درآد ٬ راستش دلم گرفت . 

حالا رابطه ی نامشروع و غیر قانونی این مرد زن وبچه دار و این زن شوهردار تقصیر کیه؟؟ 

آدم وقتی چنین چیزایی رو می بینه میترسه ازدواج کنه٬ واقعا به کی میشه اعتماد کرد؟  

چند نفر تو این جامعه با حجب و حیان؟ نمیدونم باید آدم بدبین باشه یا نه. 

هرچی خدا بخواد همونه. خودش تو قرآن گفته خوبها واسه خوبها٬ بدها واسه بدها٬ همین چیزاست که به آدم آرامش میده٬ هرجور باشی همون جوریش گیرت میاد. 

پس سعی کنیم خوب باشیم. ........