دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

دل نوشته های من

چترت را بردار... هوای دلم بارانیست.

آموزشگاه رزم مقدماتی شهید هاشمی نژاد

آموزشگاه رزم مقدماتی شهید هاشمی نژاد 

 

دوره۱۸۵- گردان امام علی (ع) _ گروهان 202 _ دسته 1

 

آه که چقدر زود تمام شد با تمام سختیهایش. درسته سخت بود د هر روز که از خواب پا میشدیم یک روز کم می کردیم و یک روز اضافه;یک روز از روزهای مانده کم می کردیم و یک روز به روزهای گذشته اضافه. 

یادش بخیر خداییش یادش بخیر... تمام بچه هایی که باهم بودیم یادش بخیر. به راستی که دلم برای تک تکشان تنگ شده. درسته هرکی از یه نقطه این کشور اومده بود و زبانها با هم فرق می کرد ولی دلها یکی بود و همه همدیگرو دوست داشتن. 

راستش اولش که داشتم می رفتم با خودم گفتم با هیشکی نمی خوام حرف بزنم و می خوام ساکت و آروم باشم ولی وقتی بچه های اهل حالو دیدم حیفم اومد ساکت باشم واسه همین گفتم بهتره واسه خودم خاطره بسازم که همینطورم شد. 

حالا اگه ایشالا عمری باشه خاطراتمو خواهم نوشت...

نظرات 1 + ارسال نظر
احدکرمی چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:52

سلام بابی جون یادش بخیر بهترین دوران زندگیمون بودچون گوشی تلفن همراه نداشتیم تا کسی مزاحممون بشه.فقط خودمون بودیم وخودمون.راستی خاطره ای که در دفتر من نوشتی اینجاهم بنویس تا همه بدونن که تو آموزشگاه فقط منو از قبل میشناختی واونجا بیشتر همو شناختیم و اینکه قسمت بود اولین زیارت امام رضا باهم باشیم

سلام
آره یادش بخیر زندگی اینجوریه دیگه تا چشم به هم میزنی مثل برق میگذره یادت اولین روز که رفته بودیم می گفتیم وای یعنی کی تموم میشه؟
یادش بخیر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد