سلام
سلام
سلام
گاهی وقتها آدم دلش بدجوری میگیره،یهو هرچی غصه تو دنیاست میریزه تو دلش کم میمونه آدم از غصه بترکه یا دق کنه.
بعضیا اینجور موقعها میزنن زیر گریه و اونقد گریه گریه می کنن تا دلشون وابشه.بعضیا هم از خونه بیرون میزنن و شروع به قدم زدن میکنن،حالا این قدم زنی همراه با یه بارون مشدی هم باشه که نورعلی نور میشه.بعضیا هم آهنگ گوش میدن یا شروع به نوشتن میکنن یا کتاب می خونن. بعضیا هم دو رکعت نماز می خونن تا دلشون وا بشه(فکر میکنم بهترین کاری باشه که آدم میتونه اینجور موقعها انجام بده)،بستگی به آدمش داره که چه جورحال و هوایی داشته باشه. مثلا خود بنده می شینم جلوی یه دیوار سفیدو بهش زل میزنم،گاهی وقتها تا یک ساعت یا حتی دو ساعت هم طول میکشه وهمینجوری خیره به دیوارم. بیخیال.
اما گاهی وقتها هم آدم دلش پر از شادی میشه؛می خواد همه رو بخندونه، با این واون شوخی میکنه، بالا و پایین میپره یا مثلا شروع به کتاب خوندن میکنه یا می نویسه.سربه سر این واون میذاره و از این جور کارا .
خلاصه میخواد این شادی رو با بقیه هم تقسیم کنه و به همه بفهمونه که شاده؛البته نباید از حدش بگذرونه.
غرض از گفتن اینا این بود که منم این وبلاگو زدم تا حرفهای دلمو توش بنویسم، حالا ممکنه یکی خوشش بیاد یکی نه. ایشالا شما هم کمک می کنین تا یه وبلاگ خوب و همیشه شادی داشته باشیم
دلاتون پر از شادی باشه و غصه هاتون رو به زوال.
منتظر نوشته های بعدی باشین.
شروع خوبیه به امید امتداد در خیابان خوشبختی
ممنون عزیز
سلام بابی جون
چطوری
چیکار میکنی
خاطره ات خوبه ، اما وبلاگ تو قوی تر کن
بای بای
سلام...
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.
نگه جز پیش پا را دید, نتواند,
که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبت سوی کس یازی,
به اکراه آورد دست از بغل بیرون,
که سرما سخت سوزان است.
نفس, کز گرمکاه سینه می آید برون, ابری شود تاریک.
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.
نفس کایناست, پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی, در بگشای!
سلامم را تو پاسخ گوی, در بگشای!
منم من, میهمان هر شبت.
منم من, سنگ تیپا خورده رنجور.
منم, دشنام پست آفرینش, نغمه ناجور.
نه از رومم, نه از زنگم, همان بیرنگ بیرنگم.
بیا بگشای در, بگشای, دلتنگم.
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر, درها بسته, سرها در گریبان, دستها پنهان,
نفسها ابر, دلها خسته و غمگین,
درختان اسکلتهای بلور آجین,
زمین دلمرده, سقف آسمان کوتاه,
غبار آلوده مهر و ماه,
زمستان است.
زمستان است.
زمستان است.
سلامم را تو پاسخ گوی ای روشن تر از خورشید
بتابان بر وجود خسته ام از پرتو عشقت
و گرمم کن
سرت را از گریبان آر بیرون تا رخت بینم
ودستت را بده بر دست من تا اینکه جان گیرم
بده خورشید بر من تا شوم روشن
بتابان نور امیدت به قلب من
ببینم در چنین فصلی که سرها در گریبان است
کسی بر من نظر کرده است
برای اینکه جان گیرم بهاران را خبر کرده است
زمستان را بزن با گرمی عشقت بهاران کن
زمستان را بزن از بن
بهاران کن
بهاران کن
سلامُ امیدوارم وبلاگت بهتر از این بشه طوری مثل بعضی وبلاگها مشهور بشه و تعداد زیادی به وبلاگت سر بزنن. اگه میتونی عکسهای جالبُ داستانهای جالب و چیزهای دیگه بهش اضاقف کن
اوکی
تو فکرش هستم .
منتظر باش بهتر میشه
ممنون از پیشنهادت
86506306842آیا بالاخره راهی برای کسب درآمد از اینترنت وجود دارد ؟؟؟ یک راه مطمئن و درآمدزا برای کسانیکه مایلند از صفر شروع نموده و از هیچ به همه چیز برسند درآمد بسیار زیاد , آسان , مطمئن و قانونی برای صاحبان سایتها , وبلاگها و بازاریابها با هر بازدید و سابقه فعالیتی که دارید به گروه ما بپیوندید >>> و طعم واقعی پول اینترنتی را حس کنید <<< آیا تا به حال اندیشیده اید که می توانید در منزل و بدون نیاز به خروج از منزل حتی تا سقف 755 هزار تومان در ماه نیز درآمد داشته باشید؟؟؟ برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
http://fars.vxc.ir